تاریخ : شنبه 93/5/4 | 3:37 عصر | نویسنده : بهار

صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود >

با خودش گفت:


> "هییم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! "

و موهاشو بافت و روز خوبی داشت!


> > >فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود >"

هیییم! امروز فرق> وسط باز میکنم"

 این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت >... >پس فردای اون روز


> تنها یک تار مو رو سرش بود >"اوکی امروز دم اسبی میبندم"

 همین کار رو کرد و> خیلی بهش میومد ! > >

روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود..!فریاد زد


ایول!!!! امروز درد سر مو درست کردن ندارم!

  همه چیز به نگاه تو بر میگرده ! هر کسی داره با زندگیش میجنگه


  ساده زندگی کن ،جوانمردانه دوست بدار ، و به فکر دوست دارانت باش




  • وبلاگ شخصی | بن تن | قالب وبلاگ

  • Making MusiC