سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 93/5/3 | 12:53 صبح | نویسنده : بهار

تو که لبخندت بهار است، غم چرا؟ بیا کمی قرار بگذاریم. در این دنیای بی مهر، همین اندک ها هم غنیمت است. مثلا تو اندکی بخند... تو اندکی بخند من دنیایی عاشق میشوم.




تاریخ : سه شنبه 93/4/31 | 1:42 صبح | نویسنده : بهار

من زنگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم

 

ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم


ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!


من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم

 

ولی از روزگار می ترسم!

حسین پناهی

 




تاریخ : سه شنبه 93/4/31 | 1:40 صبح | نویسنده : بهار

شب در چشمان من است،

به سیاهی چشم‌هایم نگاه کن!

روز در چشمان من است،

به سفیدی چشم‌هایم نگاه کن!

شب و روز در چشمان من است،

به چشم‌هایم نگاه کن!

پلک اگر فرو بندم

جهان در ظلمت فرو خواهد رفت!

حسین پناهی




تاریخ : سه شنبه 93/4/31 | 1:34 صبح | نویسنده : بهار

زیباترین حرفت را بگو

شکنجه ی پنهان ِ سکوت ات را آشکاره کن

و هراس مدار از آنکه بگویند

ترانه یی بی هوده می خوانید . ــ

چرا که ترانه ی ما

ترانه ی بی هوده گی نیست

چرا که عشق

حرفی بیهوده نیست .


حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید

به خاطر ِ فردای ما اگر

بر ماش منتی ست ؛

چرا که عشق

خود فرداست

خود همیشه است




تاریخ : سه شنبه 93/4/31 | 1:30 صبح | نویسنده : بهار

آخر از جور تو عالم را خبر خواهیم کرد
خلق را از طره‌ات آشفته‌تر خواهیم کرد

اول از عشق جهانسوزت مدد خواهیم خواست
پس جهانی را ز شوقت پر شرر خواهیم کرد

جان اگر باید، به کویت نقد جان خواهیم یافت
سر اگر باید، به راهت ترک سر خواهیم کرد

هرکسی کام دلی آورده در کویت به دست
ما هم آخر در غمت خاکی به سر خواهیم کرد

تا که ننشیند به دامانت غبار از خاک ما
روی گیتی را ز آب دیده تر خواهیم کرد

یا ز آه نیمشب، یا از دعا، یا از نگاه
هرچه باشد در دل سختت اثر خواهیم کرد

لابه‌ها خواهیم کردن تا به ما رحم آوری
ور به بی‌رحمی زدی، فکر دگر خواهیم کرد

چون بهار از جان شیرین دست برخواهیم داشت
پس سر کوی تو را پرشور و شر خواهیم کرد

ملک الشعرای بهار




  • وبلاگ شخصی | بن تن | قالب وبلاگ

  • Making MusiC